دست برد لای موهای ام
بوی نفتالین فضا را پر کرد .
از لبان ام نوشید
دهان اش طعم گس ِ سیگار را داشت.
گفت
که ؛ آوازم را
روزی ،
جایی،
کسی،
قبل از من، برای اش خوانده است .
که ؛ شعرش را به خواب دیده ،
نی برداشته و نوای ام را نواخته
. . .که؛ صندلی را سال ها برای من خالی نگاه داشته . . .
دست کشید لای موهای ام ؛
هزاران بید پرواز کرد ،
آوازم خاموش شد ،
و صندلی ؟ . . .